(برگرفته از نشریه تخصصی هنرای تجسمی/ شماره 46/ دی‌ماه 1402)

التزام ورود هنر ایران به
بازارجهانی

مجید احمدی/ کارشناس و منتقد هنرهای تجسمی

یادداشت

1404/1/12

نظام‌های مالی نقش تعیین‌کننده‌ای در تحولات واقعی اقتصاد دارند و بدون برخورداری از یک نظام مالی که در راستای کمک به بخش‌های مولد اقتصادی عمل نماید، نمی‌توان انتظار رشد و توسعه اقتصادی داشت. رشد اقتصادی را می‌توان به نحوی در گرو خلق پول دانست و با دارا بودن منابع مولد که زمینه‌ساز پول‌زایی است، رشد و تعالی در یک چرخه صحیح امکان‌پذیر بوده و دور از دسترس نیست. پیوند زدن اقتصاد و هنر و به صورت خاص هنرهای تجسمی به‌گونه‌ای که بتوان از طریق این شاخه از هنر خلق پول کرد و بسان یک نمودار اقتصادی روندی درآمدزا را بر آن مترتب بود، دشوار به نظر می‌رسد، چراکه نگاه هنرمند و اقتصاددان به یک مقوله متفاوت است؛ این تفاوت، اقتصاد هنر را استثنایی می‌کند، به ویژه آنکه در هنرهای تجسمی با وجود قیمت بالا، یک اثر هنری به کالای اقتصادی تبدیل نمی‌شود. رویکرد اقتصادی هنر از چند دهه پیش در آن سوی مرزها شکل جدی به خود گرفت که در نتیجه آن می‌توان به افتتاح موزه‌های بزرگ با هدف جذب توریست و ورود پول به عرصه هنرهای تجسمی اشاره کرد. شاهد این مدعا وجود موزه‌های معروف و مشهور در دنیا مانند موزه لوور است که نه‌تنها بزرگ‌ترین موزه جهان به شمار می‌رود، بلکه با داشتن بیش از 3/7 میلیون بازدیدکننده تنها در سال ۲۰۱۶، محبوب‌ترین موزه در جهان بوده است. موزه لوور که بالاترین شهرت را در مجموعه موزه‌های دنیا دارد، دارای بیش از ۳۸۰۰۰ اثر هنری در 8 بخش خاص بوده که نمادین‌ترین آن مونالیزای لئوناردو داوینچی است. موزه هلند نیز به عنوان دومین و موزه بریتانیا با 8/6 میلیون بازدیدکننده در سال، به عنوان سومین موزه پربازدید در سراسر جهان و دومین موزه قدیمی در رتبه‌بندی کلی هستند. همچنین موزه دولتی آرمیتاژ، واقع در سن‌پترزبورگ، یکی از بزرگ‌ترین موزه‌های جهان است که بعد از لوور از نظر وسعت در رتبه دوم قرار دارد. این موزه با داشتن حدود 1/4 میلیون بازدیدکننده، نه تنها جاذبه اصلی گردشگری در سن‌پترزبورگ، بلکه هشتمین موزه پربازدید در جهان است. با نگاهی به چرخش اقتصادی یا گردش مالی حاصل از فروش آثار هنری در حداقل یک دهه گذشته و در حراجی‌های دنیا این مقوله دور از فهم نیست که اکنون هنر نیز در کنار سایر اقلام درآمدزا در سبد کشورها نقش مهمی را ایفا می‌کند. شاهد این مدعا حراجی «کریستیز»‌ در نیویورک است که در یک ماراتن دوساعت‌ونیمه برای فروش آثار هنری قرن بیستم به مجموع فروش  8/640  میلیون دلار دست یافت.

حال با این رهیافت برای پرداختن به اقتصاد هنر به صورت تخصصی می‌توان با واکاوی اندک به این نتیجه رسید که خلق پول به شکل فعلی در هنر به‌خصوص هنرهای تجسمی در کشورمان نیز از اواخر دهه 70 شمسی و طی دو دهه گذشته و با روی کار آمدن چند حراجی بزرگ در خارج از ایران مانند کریستیز (Christie’s) و ساتبیز(Sotheby’s)  و همچنین حراجی داخلی‌مان مانند حراج تهران رونق یافته است.

در اواخر دهه 70 شمسی نقاشان ایرانی در یک بازار بسته و نامشخص فعالیت می‌کردند و در نتیجه شرایط لازم برای فعالیت اجتماعی را نداشتند، اما با گذر زمان شرایط متحول شد و فرآیند رو به رشدی را طی کرد. این امر و مصادف شدن با تأسیس شعبه‌های مؤسسات هنری بزرگ کریستیز و ساتبیز در خاورمیانه، راه را برای صعود هنرمندان ایرانی به حراجی‌ها باز کرد و از این رو مسأله اقتصاد و خرید و فروش آثار هنرمندان ایرانی به صورت جدی مطرح شد. این رویدادها باعث شد هنرهای تجسمی به ویژه نقاشی به صورت چشم‌گیری وارد چرخه اقتصادی شود که البته عوامل سیاسی و فرهنگی نیز بر آن بی‌تأثیر نبوده است. یکی دیگر از عمده مسائل مؤثر در رشد و شکوفایی هنر، سرمایه‌گذاری اقتصادی در راستای تولید بازار آثار هنری است. در جهان امروز که بسیاری از مشکلات مردم در موضوعات مالی و اقتصادی ریشه دارد، تصور اینکه نقاش -هنرمند- اصل فعالیت خود را تفکر در هنر و ارائه آثار هنری بداند توجیه چندانی ندارد. نکته مهم دیگر آن است که از یک اثر هنری، تنها یک کار اصلی منحصر به فرد وجود دارد. آثار هنری به دلیل داشتن مشخصه‌های انحصاری به منزله کالای خصوصی بادوام منافع آشکاری را برای خرید تأمین می‌کند. ضمن آنکه اثر هنری بخشی از سرمایه فرهنگی یک ملت را تشکیل می‌دهد، خصوصا اگر گالری‌ها و مجموعه‌های هنری آن را برای نمایش در نمایشگاه‌ها خریداری کرده باشند. از طرف دیگر چون اثر هنری را می‌توان دوباره به فروش رساند و ممکن است قیمت آن به تدریج افزایش یابد، خصوصیت دارایی مالی را می‌یابد، به همین دلیل شاید بتوان آن را پشتوانه مطمئنی در برابر تورم ذخیره ثروت یا منبع عواید سوداگرانه به‌حساب آورد.

توضیح تصویر

حبیب الله صادقی

عنوان اثر : از مجموعه گلشن خیال

امضاء: «حبیب صادقی ۹۰» فارسی (پایین چپ)

ترکیب مواد روی بوم

۱۴۰×۱۴۰ سانتی متر

تاریخ اثر:۱۳۹۰

برآورد قیمت: ۱۰۰ - ۶۰ میلیون ریال

قیمت فروش : ۷۰,۰۰۰,۰۰۰ ریال

حراج هنر مدرن و معاصر ایران - خرداد ۱۳۹۱